JUNK BEER KIDNAP

JUNK BEER KIDNAP

The Art of Self Destruction
JUNK BEER KIDNAP

JUNK BEER KIDNAP

The Art of Self Destruction

we will never feel again



خورشید طلوع خواهد کرد 


و اشک ها خشک خواهند شد


آن لحظات حدر رفته دیگر باز نخواهند گشت


و ما دیگر احساسش نخواهیم کرد



+anathema-emotional winter

all we ever do is talk

خیلی هارو هم دیدم تو وبلاگاشون میان درباره صلح و اون آرمش حرف میزنن ولی هیچوقت خبر ندارن چه تفاوت زیادی بین زندگی خودشون و کسایی که داره بهشون ظلم میشه وجود داره و هیچ وقت هم نخواهند فهمید.

نمیدونم اسم این کارشونو چی میتونم بزارم ، شاید خودنمایی یا احساس نیاز شدید به روشن فکر بودن !

داشتم یه آهنگ از گروه Stone sour  گوش میدادم یه حرف خیلی جالب زد که جواب همه ی اینارو میده :


Peace is just two fingers now , peace was just a phase
When someone put it on a shirt, you knew to count the days
**So take those fingers, tape 'em and shove 'em up your A
And carry on
... but don't try it now
, CUZ PEACE IS GONE

تنها دورانی که دوست دارم برگرده

یادمه  سه سال خیلی چیز هام تغییر کرد و همه اینارو مدیون یکی از دوستام به نام آرزو بودم ...

آرزو دختری بود مثل بقیه دخترا با این تفاوت که دنیای قشنگی داشت ، خودش یه سال از من بزرگتر بود  ، خوب همیشه هم سر این قضیه با من شوخی میکرد :) 

یادمه طبق قولی که بهش داده بودم یه دفتر خریدم تا نوشته هامو توش بنویسم ، وقتی تو یکی از پارک های خیابون سناباد  مشهد نشسته بودیم اولین جمله رو تو دفترم نوشت ، یه جمله از آهنگ shroud of false  از گروه Anathema :


we are just a moment in time

a blink of an eye

a dream for the blind  

visions from a dying brain


متفاوت بودن آرزو اذیتش میکرد ، همیشه غمگین بود ، ولی دیوونه بازی های من گاهی وقتا میخندوندش ، در عین حال به حرفام مو به مو گوش میداد 

بعد از اینکه تابستون اونسال تموم شد بهم گفت پدر و مادرش تصمیم گرفتن از ایران برن ، برادرش تو سوئد درس میخوند ... خوب برای من میتونست بد ترین خبر باشه چون آرزو تنها کسی بود که باهاش حرف میزدم ...

خوب طبق قراری که داشتن مهر اونسال رفتن ... من هم تا آخر اون سال هر هفته به اون خیابون میومدم و آناتما گوش میدادم ...

الان دوسال و نیم هست که ازش خبر ندارم حتی از اینترنت ... امیدوارم هرجا هست موفق باشه 

اون روزا بهترین خاطرات زندگیمن ... فقط کاش میتونستم یه جمله بهش بگم که : " الان خیلی فرق کردم ، خیلی اتفاق ها افتاد، هنوز اون دفتر رو دارم و هنوز هم تموم نشده :) "   ... تنها دوست واقعی من بود تو کل زندگیم 

هنوز خاطرات اون روز ها تو ذهنم میاد هر دفعه با فکر کردن بهشون لذت میبرم....

به یاد اون روزا این دوتا آهنگ آناتما رو میزارم ، هنوز وفتی این آهنگارو گوش میدم یاد اون روزا میفتم


Anathema - shroud of false


Anathema - lost control

اشک ها



The Wind Blows So Light


It Wars With My Tears

 

...That Won't Dry For Many Years



+My Dying Bride  - For my Fallen Angel

یه مرد بود



با صدای بی‌صدا،
مث یه کوه، بلند،
مث یه خواب، کوتاه،

با دستای فقیر،
با چشمای محروم،
با پاهای خسته،
یه مرد بود، یه مرد!

+فرهاد - مرد تنها

+شب  داشت بارون میومد رفته بودم کوه  اینو بلند بلند میخوندم  هیچ جنبنده ای نبود :|

میدونم مشکل کجاست

... I know what's wrong
God, you've complicated everything
...I know you're wrong
God , so take it all away from me
... I know
you're ... Gone ... Gone ... Gone
,
this is where I will cross my line

+(corey taylor & dave grohl- from can to can't)

هرروز دقیقا یکسان است


این آهنگ مثل بقیه آهنگها احساسی خونده نشده که شمارو به گریه بندازه ،

فقط یه سری حقایق رو تو زندگی میگه که برای من تک تک جمله هاش درسته ، این آهنگ برای من  جزوه آهنگاییه که تو معنی شعر حرف اول رو میزنه  ،

درسته که خیلی شاعرانه سروده نشده یا اصطلاحات شاعرانه وتشبیهات خاصی به کار نبرده ولی کاملا به طور مستقیم همه حقایق تلخو میگه که همینش برای من خیلی ارزش داره.

درباره آهنگسازیه این آهنگ هم هیچ چیز نمیشه گفت چون ترنت رزنر(Trent reznor) خواننده گروه)Nine Inch Nails( جزو نوابغ موسیقی به حساب میاد 

ریتم این آهنگ هم به اون صورت احساسی نیست ، به جز ریتم ضعیف پیانو اول که ممکنه خیلی چیزارو یادتون بیاره ... مثل خاطرات

بعد ریتم اصلی آهنگ شروع میشه که با یه ریتم درام نسبتا آروم ولی منحصر به بفرده همراهه

که همراه با اون لیریک آهنگ هم گفته میشه :)

متن شعر(لیریک) آهنگ در ادامه مطلب با ترجمه مزخرف!


DOWNLOAD mp3

ادامه مطلب ...